مدیریت دانش چیست؟ (what is knowledge management)
تعریف مدیریت دانش
۱-مقدمه
مفهوم مدیریت دانش، یک زمینه مورد توجه روز افزون به خصوص برای سازمان های بخش دولتی نظیر موسسات آموزش عالی است که به عنوان عرضه کننده خدمات به سرمایه فکری و دانش کارکنان خود متکی هستند.
جذب، سازمان دهی و اشتراک دانش سازمانی به منظور بیشینه سازی و بهره برداری کامل از این دارایی فکری ضروری است. با فشار های خارجی فعلی ناشی از بی ثباتی اقتصادی، تغییرات در سیاست دولت و افزایش جهانی سازی و تجاری سازی، بخش اموزش و پرورش بریتانیا در حال حاضر نه تنها باید کارامد و موثر باشد بلکه باید به منظور حفظ توان رقابتی خود، نوآور و پیشگام باشد.
در برابر این محیط است که استفاده از سایت های شبکه اجتماعی به عنوان یک جایگزین ممکن برای تسهیم دانش سازمانی در نظر گرفته می شود. یک مطالعه موردی از موسسه آموزشی بریتانیا که استفاده از فناوری یادگیری اطلاعات را به عنوان هم محرک سازمانی و هم ابزار یادگیری و آموزش ترویج و تشویق می کند، به عنوان موضوع مطالعه استفاده شد. این موسسه به این دلیل انتخاب شد که نیاز به تقویت و توسعه عملایت مدیریت دانش در آن احساس می شد.
۲- استفاده از دانش
اگرچه دانش منتشر شده و به اشتراک گذاشته می شود، با این حال استفاده و بهره وری از آن در سازمان به دلیل یک سری موانع و مشکلات همیشه به آسانی حاصل نمی شود. این موانع شامل موارد ذیل هستند: دانش، نگرش ها/ انگیزه، رفتار و موانع خارجی. هر یک از این عوامل را می توان ناشی از خصوصیات فردی یا سازمانی نظیر فرهنگ، جایگاه و موقعیت، فناوری، رهبری و انگیزش دانست. از نقطه نظر سازمانی، تاثیرات و نفوذ را می توان به صورت موقعیت مدیریتی، منبعی یا محیطی که می تواند بر شیوه استفاده از دانش در سازمان تاثیر بگذارد تعریف کرد( هالسپل و جوشی ۲۰۰۰). در صورتی که استفاده از دانش پیشرفته به طور موفق اجرایی و پیاده سازی شود، می تواند به شدت سودمند باشد و منجر به تسریع انتشار دانش در درون یک عرصه نسبتا وسیع شود. چون دانش در سازمان استفاده شده و پذیرفته می شود، دانش جدید به شکل تجمعی و تکراری ایجاد شده و به کار برده می شود. به علاوه، سنگ(۲۰۰۶) بر این باور است که سازمان هایی که در آینده موفق و شکوفا خواهند بود آن دسته از سازمان هایی می باشند که به بهترین شکل ممکن از دانش خود استفاده کرده و قادر به بهره برداری از این دانش از طریق دانش سازمانی باشند.
۲-۱ ابزار های مدیریت دانش
ابزار های مدیریت دانش برای مدت زمان قابل توجهی، عموما به صورت محصولات فروشندگان نرم افزار با هدف ایجاد یک مرکزی برای براورده کردن همه نیاز های مدیریت دانش سازمان قابل دسترس بوده است. ابزار های فناوری اطلاعات نظیر مخازن اسناد، سیستم های مدیریت اسناد، صفحات اینترانت و ایجاد مواد آموزشی انلاین، عمدتا در سازمان با هدف جذب اطلاعات آشفته و سازمان نیافته استفاده شده اند که این اطلاعات را برای کارکنان به راحتی قابل جست و جو و قابل دسترس می کنند( گارتین ۲۰۰۸). با این حال این دانش و درک سنتی از ابزار های مورد نیاز برای مدیریت دانش یک دیدگاه نسبتا تخصصی در خصوص مدیریت دانش دارد زیرا تنها بر دانش صریح تاکید دارد و این به طور روز افزونی مورد چالش واقع شده است زیرا به این ترتیب نمی توان پذیرفت که دانش در درون افراد قرار دارد( مک لور واسکو و فرج ۲۰۰۰). از این روی، این ابزار های مدیریت دانش، مخازن دانش صریح می باشند که برای مهندس مجدد، خلاقیت و نوآوری از فیلتر سازمان عبور نمی کنند.
در چارچوب این شرایط است که محققان، اهمیت بالقوه SNS را به عنوان یک ابزار مدیریت دانش سازمانی در نظر می گیرند. این مطالعه به بررسی و بحث در خصوص SNS از حیث قابلیت آن ها برای اشتراک دانش، برقراری ارتباط بین افراد هم فکر و تقویت روابط بین همکاران در یک سازمان می پردازد.
۳- سرعت پذیرش سایت ها
سرعت پذیرش سایت های شبکه های اجتماعی و سایر فناوری های وب ۰٫۲ پذیرفته شده بسیار زیاد بوده است. در حقیقت، بر طبق گزارش نیلسون انلاین (۲۰۰۲)، زمان صرف شده در شبکه های اجتماعی و سایت های وبلاگ نویسی، ۱۷ درصد کل زمان صرف شده در اینترنت را در ماه اگوست ۲۰۰۹ بود که از آن زمان به بعد ۳ برابر شده است. رشد پذیرش کاربر و استفاده از شبکه های اجتماعی در کسب و کار حاکی از یک تغییر در شیوه ادراک از این فناوری ها و ارزش گذاری آن ها توسط کسب و کار ها و کاربران است که موجب شده است آن ها به یک پیشنهاد جالب برای استفاده کسب و کار و به خصوص مدیریت دانش تبدیل شوند( پرز ۲۰۰۹).
از حیث مدیریت دانش، اهمیت سایت های شبکه اجتماعی در این حقیقت نهفته است که سایت های شبکه های اجتماعی به ما امکان می دهد تا ببینیم چه کسی چه چیزی را می داند، چه کسی چه کاری انجام می دهد و حتی چه کسی چه چیزی را کنترل می کند و به ما امکان به روز سازی پیوسته را در همه این جبهه ها می دهد( دانستون ۲۰۰۸). از این روی، یک سایت شبکه اجتماعی شرکتی، به جای این که مخزن دانش صریح رسمی ای باشد می تواند دانش ضمنی را از حیث روحیات،افکار، تجربه، بینش، روابط و تغییرات فرهنگی جذب کند و از این روی یک تصویر کلی از سازمان را در یک بازه زمانی خاص در اختیار می گذارد. از این روی اشتراک و تسهیم دانش هم به صورت افقی و هم به صورت عمودی در سازمان رخ می دهد و به این ترتیب، اثر مطلوب ایجاد دانش جدید و نوآوری را در پی خواهد داشت. مک درموت و ارشیبلاد ۲۰۱۰ مدعی هستند که شبکه های اجتماعی کارشناسان برای مدتی در خارج از کاربرد اینترنت یا سایت های شبکه های اجتماعی بوده اند و از این روی به طور روز افزونی در ساختار های سازمانی تلفیق شده اند. اگرچه امکان بررسی شیوه استفاده از شبکه های اجتماعی برای ارایه یک راه حل مدیریت دانش با امکان دادن به افراد در سازمان برای مشاهده مهارت ها و خصوصیات سایرین وجود دارد، با این حال این سوال مطرح است که ایا آن دسته از افرادی که از سایت های شبکه های اجتماعی استفاده می کنند، تمایلی به استفاده از سیستم برای اهداف کسب و کار دارند یا نه و آن دسته از افرادی که ازسایت های شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند تمایلی برای امتحان آن دارند یا نه.
منبع: نقش سایت های اجتماعی در مدیریت دانش در آموزش عالی از دیدگاه مدیران