قانون پارکینسون چیست؟ (Parkinson’s Law)
تعریف قانون پارکینسون
ویژگی اصلی قانون پارکینسون هرم بالا رونده آن است، یعنی کار به گونه گسترش می یابد تا زمان لازم برای کامل کردن آن را اشغال کند. معنای عمومی این عبارت در قالب یک ضرب المثل توضیح داده شده است. “پر مشغله ترین فرد کسی است که زمانی را برای ذخیره کردن دارد” . ارتباط کمی بین حجم کاری باید انجام شود و تعداد کارمندانی که باید آن را انجام دهند وجود دارد. اساس این گرایش کلی تقریبا دو عبارت بدیهی زیر است:
• یک کارمند علاقه دارد زیردستان خود را افزایش دهد نه رقبا
• کارمندان برای یکدیگر کار درست می کنند
پارکینسون این مثال را ارائه می کند. اگر کارگر شهری A اعتقاد داشته باشد که از او بیش از حد کار کشیده اند، در این صورت سه راه چاره ممکن وجود دارد: ۱٫ استعفا ۲٫ درخواست تقسیم با همکار B 3. به دنبال دو زیر دست C و D می گردد. دو گزینه اول شانس کمی دارند. استعفا باعث می شود که حقوق بازنشستگی خود را از دست بدهد، تقسیم کار با همکاری در سطح خود او قرار دارد باعث می شود که رقیبی برای ارتقاء خود درست کرده باشد. بنابراین A گزینه سوم را ترجیح خواهد داد. این گزینه موقعیت A را بهبود می بخشد. حداقل باید دو زیر دست وجود داشته باشد، که با تقسیم کار بین آن دو، A تنها کسی است که کار آنها را می فهمد. علاوه بر این، هر دو زیردست ترس ارتقاء دیگری را با خود خواهد داشت.
وقتی که C از کار زیاد شکایت کند، A با موافقت او دو E و F را زیردست برای او انتخاب می کند. از آنجایی که سمت D در سطح C است، برای جلوگیری از اختلاف داخلی دو زیر دست G و H هم به D معرفی می شود. اکنون هفت نفر (A, C, D, E, F, G, H)وجود دارند که کاری را که قبلا یک نفر انجام می داد را انجام می دهند، البته همچنان ارتقاء A حتمی است.
افراد برای یکدیگر کار درست می کنند
اکنون که هفت نفر استخدام شده اند، مرحله دوم آغاز می شود. این هفت آنقدر برای یکدیگر کار درست می کنند که تمام وقت آنها پر می شود و A نیز مجبور است بیشتر از گذشته کار کند. فرض کنید سندی وارد این سیستم می شود. E می گوید این وظیفه F است.F این موضوع را به C ارجاء می دهد، کی او هم اصلاحتی بنیادی را بدون مشورت با D که از G خواسته بود تا آن کار را انجام دهد اعمال می کند. سپس G کار را به H می سپارد، H هم پیش نویسی را آماده و به D ارجاء می دهد.او هم این موضوع را با C در میان می گذارد. در نهایت C که اولین کسی بود که اصلاحیه ای اعمال کرد، کار را به A ارجاء می دهد. اکنون A چه کاری می کند؟ A می تواند بهانه های زیاد برای امضا کردن پیش نویس نخوانده C پیدا کند. اما وظیفه شناسی و برای احاطه پیدا کردن به مشکلی زیر دستان برای او و خودشان درست کرده اند، پیش نویس را با دقت می خواند و پارگراف های گیج کننده ای که توسط C و H اضافه شده است را حذف می کند و آن را به شکلی که اولین بار بوسیله F ارائه شده بود در می آورد.
درمیان دیگر ویژگی های کارهای سازمان که پارکینسون درباره آن بحث کرده می توان به اصول انتخاب افراد، طبیعت کمیته ها، نمایش شخصیت، سرمایه گذاری زیاد و قانون پیش پا افتادگی به این معنا که کمیته ای که مشغول کار بر روی دستور کاری است، زمان صرف شده با تعداد کسانی که درگیر کار هستند نسبت عکس دارد، طرح بلوک مدیریت سازمان و بیماری ناشی از حقارت اشاره کرد.